کرم شب تاب
روز قسمت بود . خدا هستی را قسمت می کرد . خدا گفت :
« چیزی از من بخواهید. هر چه که باشد، شما را خواهم داد . سهمتان را از هستی طلب کنید؛ زیرا خدا بسیار بخشنده است . »
وهر که آمد چیزی خواست . یکی بالی برای پریدن ، یکی پایی برای دویدن . یکی جثه ای بزرگ خواست و دیگری چشمانی تیز . یکی دریا را انتخاب کرد و دیگری آسمان را .