loading...
دانستنی ها
امیرحسین بازدید : 1208 یکشنبه 30 مهر 1391 نظرات (3)

داستان سید مهدی قوام و زن روسپی

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه):

چراغ‌های مسجد دسته دسته روشن می‌شوند. الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداری برگزار شد.

آقا سید مهدی که از پله‌های منبر پایین می‌آید، حاج شمس‌الدین ـ بانی مجلس ـ هم کم کم از میان جمعیت راه باز می‌کند تا برسد بهش.

 

جمعیت هم همین طور که سلام می‌کنند، راه باز می‌کنند تا دم در مسجد.

وقت خداحافظی، حاجی دست می کند جیب کتش…

- آقا سید، ناقابل، اجرتون با صاحب اصلی محفل…

 - دست شما درد نکند، بزرگوار!

سید پاکت را بدون این که حساب کتاب کند، می‌گذارد پر قبایش. مدت‌ها بود که دخل را سپرده بود دست دیگری!

امیرحسین بازدید : 635 شنبه 29 مهر 1391 نظرات (0)

ملانصرالدین؛ از افسانه تا واقعیت! +تصویر

ملانصرالدین کیست و در چه زمانی می‌زیسته است، چگونه شخصیتی بوده و اساساً چنین شخصی وجود حقیقی داشته است یا ساخته و پرداخته ذهن ملت‌هاست. این ها سوالاتی است که ذهن بسیاری از مردم، چه عادی و چه کارشناسان و فولکولورشناسان در سرتاسر دنیا را به خود مشغول داشته است.

 



ملانصرالدین

امیرحسین بازدید : 467 جمعه 28 مهر 1391 نظرات (0)

ماجرای ملا و شراب فروش!   

سرمایهداری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بودو برای مشتریان مشروب هم سرو می شد .
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحبرستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل!

یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق وتوفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید.

ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را به جا آوردو بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دلاز خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود.

اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید.

صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارتخواست!

ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند!

قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دوجانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت :

نمی دانم چه بگویم سخن هر دو را شنیدم:؟!

یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمانندارند!
وسوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایماندارد...!

امیرحسین بازدید : 365 چهارشنبه 26 مهر 1391 نظرات (0)


این گونه نگاه کنید...


مرد را به عقلش،نه به ثروتش

.
زن را به وفایش، نه به جمالش

.
دوست را به محبتش، نه به کلامش

.
عاشق را به صبرش ،نه به ادعایش

.
مال را به برکتش، نه به مقدارش

.
خانه را به آرامشش، نه به اندازه اش

.
اتومبیل را به کارایی اش، نه به مدلش

.

دانشمند را به علمش، نه به مدرکش

.
مدیر را به عمل کردش، نه به جایگاهش

.
نویسنده را به باورهایش، نه به تعداد کتاب هایش

.
شخص را به انسانیتش ،نه به ظاهرش

.



در انتشار آنچه خوبی است،
آخرین نفر نباشید.
امیرحسین بازدید : 307 چهارشنبه 26 مهر 1391 نظرات (0)

هیچ کس کامل نیست

روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید :
 ملا ، آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی ؟

ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم ،به فکر ازدواج افتادم.دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود، ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود.
به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود؛ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همین که ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم.دوستش کنجكاوانه پرسید : چرا ؟
ملا گفت : برای این که او خودش هم به دنبال چیزی می گشت ، که من می گشتم.


NOBODY IS PERFECTهیچ کس کامل نیست

تعداد صفحات : 60

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظرشما امکانات ومطالب سایت ما چطوربود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 299
  • کل نظرات : 226
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 44
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 60
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 242
  • بازدید ماه : 2,724
  • بازدید سال : 33,549
  • بازدید کلی : 327,495
  • کدهای اختصاصی