لطیفه های تمثیل واره
یارو به دوست خل و چلش میگه؛ چطوره برای تعطیلات بریم دور دنیا؟ و دوستش میگه؛ نه! بریم یه جای دیگه!
بعضی ها دروغگویی كارشونه، عارشون نیست. چوپان دروغگو می خواست استخدام بشه ازش پرسیدند: اسمت چیه؟ گفت؛ دهقان فداكار!
یارو سوار تاكسی شده بود. وقتی به مقصد رسید، از راننده پرسید: كرایه چقدر می شود؟ راننده تاكسی گفت؛ 100 تومن، یارو گفت؛ اما من پول ندارم! ولی برای این كه مدیون تو نباشم، همان راه را دنده عقب برگرد!